سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باید هوشیار بود!

تلاش مخابراتی به منظور سرنگونی! 

به گزارش فارس، پایگاه اینترنتی "سات‌ نت " در گزارشی درباره تحولات اخیر ایران نوشت: هرج و مرج های اخیر بطور مخفیانه توسط سازمان سیا هدایت می‌شد. این سازمان از طریق ارسال پیامک های (اس.ام.اس) متناقض سعی در سردرگم ساختن مردم ایران داشت. تیری میسان نویسنده این گزارش به بررسی این جنگ روانی پرداخته است. 
آمریکا هرگونه حمله نظامی به ایران را از دستور کار خارج ساخته و از اسرائیل نیز درخواست کرده که همین کار را انجام دهد. دولت اوباما ترجیح می دهد برای "تغییر رژیم " از عملیات‌های مخفی سود جوید - عملیات‌هایی که خطر کمتری دارند اما نتایج آنها غیرقابل پیش بینی است. واشنگتن سعی دارد با عملیات‌های مخفیانه در رویداد های اخیر تأثیر گذارده و رئیس جمهور منتخب را سرنگون سازد.
بار دیگر ایران تبدیل به میدان آزمایش روش‌های نوین براندازی شده است. هم اکنون سیا به سلاحی جدید متوسل شده: کنترل موبایل‌ها. از زمان دموکراتیزه شدن موبایل ها، سرویس های مخفی انگلو ساکسون قابلیت‌های خود در کنترل مکالمات تلفنی را افزایش داده اند. برای کنترل تلفن های سیمی باید تأسیساتی در محل نصب شود اما موبایل ها را می توان از طریق شبکه "اشلون " کنترل کرد. اما این سیستم نمی تواند موبایل‌های "اسکایپ " را کنترل نماید. به همین دلیل است که در مناطق منازعه خیز جهان شبکه اسکایپ از محبوبیت زیادی برخوردار است. بنابراین سازمان امنیت ملی (ان.اس.ای) به مذاکره با ارائه کنندگان خدمات مخابراتی پرداخت تا همکاری آنها را جلب نماید. آنهایی که پیشنهاد سازمان امنیت ملی را پذیرفتند پاداش زیادی دریافت کردند. 
اسرائیل در طول جنگ غزه از دسامبر 2008 تا ژانویه 2009 تنها یکبار و آن هم بطور اتفاقی به تأسیسات مخابراتی غزه حمله کرد. نیروهای اسرائیلی مواظب بودند که هیچگاه تأسیسات مخابراتی را مورد هدف قرار ندهند. این امر نشان می‌دهد که استراتژی ها در این حوزه کاملا تغییر یافته اند. از زمان جنگ اول خلیج فارس تاکنون استراتژی رایج متعلق به سرهنگ "جان واردن " بود. تئوری وی این بود که باید بمباران شوند تا اولا مردم سردرگم شوند و ثانیا ارتباط بین فرماندهی مرکز و جنگجویان قطع شود. امروزه عکس این تئوری رایج شده است یعنی اینکه زیرساخت های مخابراتی باید سالم نگه داشته شوند. در زمان بمباران غزه اوپراتور جوال [موبایل] زمان مکالمه بیشتری در اختیار کاربرانش قرار می‌داد. اوپراتور ظاهرا این کار را برای خدمت رسانی بیشتر انجام می داد اما در اصل با این کار به منافع اسرائیل خدمت می‌کرد. علاوه بر این، سازمان های اطلاعاتی غربی و اسرائیلی از موبایل‌ها برای راه اندازی جنگ روانی بهره می برند. بعد از تبادل اسرا بین اسرائیل و حزب الله در جولای 2008، ربات‌ها ده‌ها هزار تماس با موبایل‌های لبنانی‌ها برقرار کردند. صدایی به زبان عربی به کاربران در مورد هر گونه مشارکت در جنبش مقاومت هشدار می‌داد و به ناسزا گویی و تحقیر حزب الله می‌پرداخت. به همین علت جبران باسیل ، وزیر ارتباطات لبنان، شکایتی را در مورد نقض حاکمیت لبنان، تسلیم سازمان ملل کرد.
بعد از این واقعه و در اکتبر 2008 ده‌ها هزار نفر در لبنان و سوریه یک تماس خودکار دریافت کردند. در این پیام به کاربران گفته می شد که در ازای ارائه اخباری درباره مکان نگه‌داری اسرای اسرائیلی ده میلیون دلار دریافت خواهند کرد. از کسانی که مایل به همکاری بودند خواسته شده بود با شماره تلفنی در انگلیس تماس بگیرند.
هم اکنون این استراتژی در ایران نیز بکار گرفته شده است تا از این طریق شایعات و اخبار شوکه کننده در میان مردم انتشار یابد و سپس خشم و عصبانیت حاصل در مسیر دلخواه هدایت شود.
ابتدا در شب اول شمارش آرا پیامک‌هایی به کاربران ارسال شد مبنی بر اینکه شورای نگهبان میر حسین موسوی را برنده انتخابات اعلام کرده است. بعد از آن، نتایج رسمی - انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد با 64 درصد آراء - بصورت تقلبی بزرگ نمایانده شد. به هر حال سه روز قبل، موسوی و دوستان وی پیروزی سراسری احمدی نژاد را حتمی می دانستند و سعی داشتند تا از طریق تبلیغات نامتقارن این مسأله را توجیه نمایند. ممکن است که برخی تقلب ها فاصله موجود بین دو نامزد را افزایش داده باشد اما پیروزی موسوی هرگز ممکن به نظر نمی رسد.
در وهله بعد، بعضی شهروندان ایرانی در اینترنت انتخاب شده و یا داوطلب شدند تا در "فیس بوک " چت کنند و یا در "توییتر فید " ثبت نام نمایند. آنها اخباری (درست یا غلط) در مورد پیشرفت بحران سیاسی و تظاهرات دریافت می کردند. این اخبار بدون نام و نشان شایعاتی در مورد درگیری های مسلحانه و تعداد کشته ها منتشر ساخته اند که تاکنون مورد تأیید قرار نگرفته است. قرار بود وب سایت توییتر فعالیت های خود را بعلت برخی اصلاحات فنی برای یک شب متوقف نماید. اما وزارت امور خارجه آمریکا از مدیران سایت خواست که فعالیت خود را متوقف نکنند. به گزارش نشریه نیویورک تایمز این عملیات باعث افزایش مخالفت‌ها و اغتشاشات در میان مردم شده است.
در همین حین، سیا دست به اقدامات جدیدی زده و با بسیج کردن معارضین ضد ایرانی در آمریکا و انگلیس سعی در نشان دادن بی ثباتی داشته است. دستورالعملی برای این افراد ارسال شده که شامل برخی توصیه ها است:
* توییتر فیدها را بر اساس منطقه زمانی تهران تنظیم نمایید.
* پیغام‌ها را در اکانت توییتر ذیل متمرکز کنید: @stopAhmadi, #iranelection and #gr88
* از حمله به وب سایت‌های رسمی دولت ایران بپرهیزید. (بگذارید ارتش آمریکا به آنها بپردازد.)
با توجه به این مسائل، دیگر نمی‌توان اعتبار پیام های سایت توییتر را تأیید نمود. دیگر نمی‌توان روشن کرد که این پیام ها توسط شاهدین واقعی در تهران ارسال می شوند و یا اینکه ساخته و پرداخته مأموران سیا هستند. هدف این کارها سردرگمی بیشتر ملت ایران و ایجاد اختلاف و درگیری میان آنها است.
ستادهای مشترک ارتش در سراسر جهان وقایع تهران را بدقت زیر نظر دارند. آنها سعی دارند تا ارزیابی دقیقی از کارآیی این روش نوین سرنگونی در میدان آزمایش ایران بدست آورند.

سایت جعلی خبرگزاری فارس طراحی شد

 عده‌ای با طراحی سایتی شبیه خبرگزاری فارس به طرز ناشیانه‌ای لوگوی خبرگزاری فارس را بر روی سایت خود قرار داده و در حال انتشار اخبار اخبار جعلی و ضد اصول حرفه‌ای در این خبرگزاری منتشر می‌کنند
این افراد نشانی اینترنتی این سایت را نیز شبیه فارس قرار داده‌اند.
خبرگزاری فارس ضمن درخواست از مخاطبان خود برای دقت در نوشتن نشانی خبرگزاری، این موضوع را محکوم کرده و از سوی مراجع قضایی پیگیری‌های لازم را انجام خواهد داد.


شجاعت در مقابل کی ؟

کاش موسوی در زمان طاغوت هم قدری اهل اقدام و مقابله بود!

عبدالرضا داوری پژوهشگر سیاسی در گفت‌وگو با رجانیوز

سوابق نشان می دهد با اینکه جناب میرحسین موسوی در آغاز نهضت امام خمینی در سال 42 دانشجو بوده‌اند اما حتی یک روز بازداشت و محکومیت سیاسی را در رژیم گذشته که با کمترین بهانه‌ای فعالان سیاسی را دستگیر می کردند، تجربه نکرده است.

آقای میرحسین موسوی و خانم زهره کاظمی همسر محترمشان در دوران ستمشاهی حتی هراس داشتند که پای تابلوهای نقاشی‌اشان نام واقعی خود را درج کنند، به‌طوری که در نمایشگاه نقاشی حسینیه ارشاد در سال 52 با اسامی مستعار "حسین رهجو" و "زهرا رهنورد" حضور یافتند.

مشی عافیت طلبانه موسوی در شرایطی بود که پیروان امام خمینی(ره) شجاعانه نام خود را پای اطلاعیه های ضد سلطنتی درج می کردند و هزینه مبارزات را زیر شکنجه می پرداختند.

آقای موسوی از سال 54 تا 57، به تدریس «تاریخ تمدن و فرهنگ و معمارى» در دانشگاه ملى ایران (شهید بهشتی کنونی) مشغول می شود که بدیهی است چون سابقه ای در مبارزه علیه رژیم ستمشاهی نداشته، ساواک نیز با تدریس او در دانشگاه ملی ایران مخالفتی نمی کند و نتیجه استعلام‌هایش مثبت بوده است.

خانم زهرا رهنورد هم از سال 55 تحصیل در امریکا را به ماندن در ایران ترجیح می دهد که این سفر هم تا آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ادامه می یابد.

کاش آقای موسوی و همسرشان که مقاومتی در برابر نظام استبدادی و وابسته پهلوی از خود بروز نداده اند، کمی به گذشته نگاه کنند و در رفتارهای امروزشان که سراسر پنجه زدن بر چهره نظام مردمسالار و مستقل جمهوری اسلامی است، تجدیدنظر کنند.

 

از کدام «امام» سخن می‌گویید؟ / ثانبه نیوز دوشنبه 1 تیر 88

بخشی از نامه دکتر امیرحسین ترکش دوز، مسوول دفتر سابق میرحسین و معاون اسبق مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد :

برخورد گزینشی و یکسویه با اندیشه و خط مشی امام از فردی که بیش از همه از صداقت و اخلاق سخن می‌گویند، شگفت‌انگیز است. البته هر فردی می‌تواند اندیشه و گفتار امام، یا مؤلفه‌هایی از آن را نپسندد و پسند خود را نیز در چارچوب ضوابط در جامعه اظهار کند. اما آیا سخن گفتن از امام و خط او در عین مغفول گذاردن مؤلفه‌هایی از سیره سیاسی امام، برخوردی صادقانه است؟ آیا امام در طول حیات سیاسی خود و بخصوص در 10 ساله رهبری نظام، تنها از تحجر سخن گفته بود و نسبت به آن حساسیت نشان می‌داد؟ آیا این امام نبود که بارها و بارها نسبت به اجرای احکام اسلام تأکید کرده و حساسیت نشان داده بود؟‌ آیا هم او نبود که فی‌المثل در جریان تعریض جبهه ملی به لایحه قصاص به سختی علیه ایشان موضع گرفت و حتی سخن از قرب ایشان به ارتداد گفت؟‌ آیا یک شخصیت خط امامی نباید بهره‌ای از حساسیت امام،‌ نسبت به اجرای احکام الهی و ضدیت‌هایی که از سوی پاره‌ای از روشنفکران و سیاستمداران علیه آن صورت می‌پذیرد،‌ به خرج دهد؟ آیا این امام نبود که علیه سلمان رشدی آنچنان که همه می‌دانیم موضع گرفت،‌ آیا این امام نبود که بارها و بارها در مورد التقاط و انحراف فکری حساسیت به خرج داد و اعلان موضع کرد؟ آیا به راستی امام نبود که حتی پیش از حرکت انقلاب فرهنگی از دانشجویان مسلمان خواست که دانشگاه‌ها را در تراز فرهنگ اسلامی متحول کنند، ‌آیا هم او بارها علیه فرهنگ استعماری و غربزده موضع نگرفت؟ آیا امام از ابتدا تا به انتهای نهضت مقدس خود نظام جهانی سلطه را به چالش نکشید و با ملل ستمدیده اظهار پیوند نکرد؟ بلی ! امام این کارها را بخردانه؛ مشروع،‌ اخلاقی و منضبط صورت می‌داد و اتفاقاً مطالبه ما از داعیه‌داران خط امام (و منجمله جناب آقای موسوی) مطالبه‌‌ای توأمان است. یعنی هم آن حساسیت‌ها و دغدغه‌ها را در گفتار و خط مشی خود بروز دهند و هم به مناسب بودن شیوه‌ها توجه نشان دهند. ما از دیگران انتظار نداریم که عین تعابیر امام موضع بگیرند اما سخن بر سر اصل حساسیت و دغدغه‌ها است که باید در گفتار و کردار یک شخصیت مدعی خط امام بروز داشته باشد. (چرا که شرط صدق کلام ایشان این است) مشکل اینجا است که اصل این دغدغه‌ها و حساسیت‌ها در خط مشی داعیه‌داران این روزها غایب است.

به نظر می‌رسد که سهم بیشتر در این تقابل خصمانه از آن سنخ گفتار،‌ پیام‌های القایی به جامعه و سیاست‌های انتخاباتی کاندیداهای مورد حمایت گروه‌های اصلاح‌طلب و مشخصاً جناب آقای مهندس موسوی است. ایشان در طول فعالیت‌های انتخاباتی خود،‌ از یک سو بیش از حد و به گونه‌ای غیرعادلانه نوک تیز حملات خود را علیه دولت فعلی گرفتند و نیروی اجتماعی هوادار آن را علیه خود تحریک کردند و به موضع تقابل تام و تمام انداختند (در صورتی که در مراحل اولیه فعالیت‌های انتخاباتی ایشان مرزبندی بسیار ضعیفی میان ایشان با نیروی اجتماعی هوادار دولت موجود بود). سخنرانی‌های یکسویه و ناهمدلانه جناب موسوی با لایه اجتماعی مذهبی و انقلابی در دانشگاه‌ها نیز در این زمینه مزید بر علت شد (وضعیتی که تا بدین صورت حاد در گفتار جناب آقای خاتمی هم موجود نبود). از جانب دیگر پمپاژ ایده‌های نسنجیده،‌ سطحی و غیرعلمی به عرصه اجتماعی همچون آنچه در طرح موضوع گشت ارشاد از ایشان شاهد بودیم،‌ شاخک‌های برخی لایه‌های اجتماعی خاص (که کمترین پیوندها را با سبک زندگی اسلامی و انقلابی دارند) حساس کرده و آنها را به شکل انفجاری (و نه تدریجی و معقول) به میدان سیاست آورد. سیاسی شدن بیش از حد، حباب گون،‌ مصنوعی، تهییجی، احساسی و انفجاری، آسیبی است که صرفاً در مورد یک انتخابات خاص آسیب‌زا نیست بلکه ثبات و نظم حداقلی جامعه را سست می‌کند و ظرفیت‌های از هم گسیختگی اجتماعی را افزایش می‌دهد. گو این که فضا را برای سربازگیری اغیار نیز فراهم خواهد ساخت.
می‌توان گفت گفتار جناب آقای موسوی در دو حوزه سیاست داخلی و فرهنگ ناسنجیده‌تر و غیر مسئولانه‌تر از گفتار آقای خاتمی در دوم خرداد 76 تنظیم شده است. ‌بخشی از مشکل در مورد آقای موسوی، ‌پدیده سیاسی – فرهنگی نامطلوبی است که با بهره بردن از زمینه‌هایی در گفتار شخص آقای موسوی، ‌حول ایشان شکل گرفته و بخشی دیگر از مشکل، ناظر به گفتار شخص جناب آقای موسوی است که به گونه‌ای نسنجیده، غیرمسئولانه و مهم‌تر از همه، غیر ‌مکتبی تنظیم شده است.

 

حذف منتظری ! / ثانیه نیوز 1 تیر 88

دکتر احمد توکلی، رییس مرکز پژوهش‌های مجلس، در گفت‌وگو با ایسنا:

بنده فکر می‌کردم لااقل پس از آشکار شدن بهره‌برداری دشمنان خارجی از حرکت اعتراضی میرحسین موسوی و جمعی از مردم، آقای مهندس مرز حفظ استقلال سیاسی را پاس می‌دارد و به مسیر قانونی اعتراض بسنده می‌کند؛ ولی با بیانیه‌های پیاپی، به ویژه بعد از خطبه‌های روز جمعه اخیر، به نظر می‌رسد ایشان قصد دارند خودزنی را تا حد خودکشی ادامه دهند.به دو دلیل موسوی می‌بایست به قانون برای احقاق حق تمکین می‌کرد؛ اول آن که فردی که قصد داشت سکان‌دار قوه مجریه باشد و حالا نیز خود را در واقع برنده انتخابات می‌داند، وظیفه‌ای جز اجرای قانون ندارد و دلیل دوم آن است که بزرگ‌ترین ایراد آقای موسوی به آقای احمدی‌نژاد در مناظره‌ها و تبلیغاتش، قانون‌گریزی رییس‌جمهور این دوره بوده است و حالا خودش در برابر آزمایش در سر دو راهی اقدام قانونی برای رسیدن به حقی که مدعی پایمال شدنش است یا اتخاذ روش‌های فراقانونی و غیرقانونی برای حق‌طلبی‌ ادعایی قرار گرفته است.

متاسفانه خیلی زود با بیانیه‌های اولیه موسوی، معلوم شد که تناقض گفتار و عمل خاص دیگران، مهندس را هم سخت گرفتار کرده است

از این تاسف‌ بارتر مواضع آقای موسوی بعد از آشکار شدن دخالت دشمن مستکبر و خونریز ملت‌ها یعنی آمریکا و چند کشور پر مدعای اروپایی در ماجرا و بهره‌برداری و حتی تهدید تلویحی اوباما تحت عنوان نگرانی درباره تمامیت ارضی ایران است

مرز حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور و وحدت ملی خط قرمز در تمام کشورها، تاکید می‌کنم تمام کشورها با هر نوع نظامی است؛ یعنی آقای مهندس میرحسین موسوی منکر طمع و تحرک دشمنان خارجی است یا خط قرمز بودن استقلال و تمامیت ارضی را قبول ندارد

گفته می‌شود موسوی و طرفدارانش شورای نگهبان را بی‌طرف نمی‌دانند و تصمیم را از قبل معلوم شده می‌بینند ، این چه سخنی است؟ الان بحث قرار گرفتن زیر چتر حمایتی طماعان به استقلال کشور و امنیت ملی و یا قبول پذیرش قانون و باز گرداندن آرامش به کشور و مبارزه قانون داخلی است؟ چه جای این حرف‌هاست؟ در عین آن که این اعتراض پس از روز رای‌گیری مسموع نیست. مگر شورای نگهبان بعد از روز رای‌گیری، که دوستان خود را از ظهر جمعه 22 خرداد پیروز اعلام کردند، تحولی درش پیدا شده است؟ وقتی این‌ها فرقی نکرده‌اند، هر عیبی که به شورا وارد بدانیم قبل از رای‌گیری هم وارد بود؛‌ چرا نامزد شدند؟

اگر تیمی قواعد فیفا و داور را قبول ندارد و آن‌ها را جانبدار می‌داند، وارد بازی فوتبال نمی‌شود، نه آن که در پایان 90 دقیقه بازی وقتی داور تیم را برنده اعلام نمی‌کند، به اصطلاح جرزنی پیشه کند.در یکی دو بیانیه اخیر، موسوی به مثابه رهبر یک جریان اجتماعی معترض که خارج از چارچوب قانونی موجود قصد عمل دارد، ظاهر می‌شود. این کار دو زیان جبران‌ناپذیر دارد؛ اول برخی سیاستمداران قدیمی که بخشی از ظرفیت سیاست امور هستند را از حیز انتفاع می‌اندازد. من به همین می‌گویم خودکشی و دوم آن که جریان اصلاح‌طلب را به شدت تضعیف می‌کند. این زیان دوم فرصت هدایت و مهار قدرت دولت را در مسیر چهار سال آینده در کشور کاهش می‌دهد. این با هدف اصلاح‌طلبی نیز ناسازگار است.

 ایشان باید به یاد داشته باشد که نظام اسلامی که امام (ره) حفظ آن را اوجب واجبات می‌دانست به حذف آیت‌ا... منتظری با آن سوابق درخشان منجر شد، بقیه باید عبرت بگیرند.


غرب هم در انتخابات ایران شرکت کرد !

کمک‌های برخی سفارتخانه‌ها!

به گزارش رجانیوز، شبکه خبری العربیة وابسته به خاندان سلطنتی سعودی که طی یک هفته گذشته اخبار و گزارش‌های متعددی همسو با آشوب‌گران تهران منتشر کرده است، خبر داد: برخی از سفارت‌خانه‌های خارجی مستقر در تهران مجروحان درگیری‌های روز شنبه را مورد مداوا قرار دادند.

این شبکه همچنین با ادعای ترس آشوب‌گران مجروح از مراجعه به بیمارستان‌های دولتی ادامه داد: این مجروحان از رفتن به بیمارستان‌های دولتی خودداری می‌کنند‏.‏

العربیة به نام این سفارتخانه‌ها اشاره‌ای نکرد‏.

با این حال، خبرنگار ما گزارش داد در میان آشوب‌گران بازداشت‌شده در خیابان آزادی تهران یک تبعه انگلیسی و 2 تبعه آلمانی نیز حضور داشته‌اند.

 

دست هاى پنهان سیا پشت اغتشاشات اخیر / ثانیه‏نیوز

پل کریک رابرتز سیاستمدار سابق آمریکایى در پایگاه اینترنتى کامن دریمز مى نویسد: گزارش هاى زیادى وجود دارد که از کمک مالى دولت آمریکا به بمب گذارى و کشتار در داخل ایران حکایت مى کند. به نوشته رابرتز طبق یکى از این گزارش ها، ژنرال میرزا اسلم بیگ، رئیس سابق ارتش پاکستان روز دوشنبه طى گفت وگوى رادیویى اعلام کرد: اسناد بى چون و چرایى وجود دارد که ثابت مى کند سازمان سیا، 400 میلیون دلار در داخل ایران به منظور بروز یک انقلاب مخملى پس از برگزارى انتخابات، هزینه کرده است.

این دیپلمات سابق آمریکایى سپس با اشاره به حمایت آمریکا در پیروزى انقلاب هاى مخملى در گرجستان و اوکراین مى نویسد: قطعاً چنین احتمالى نیز مطرح است که کاندیداى شکست خورده، یعنى میرحسین موسوى به عنوان اجرا کننده خواسته هاى آمریکا خریدارى شده و پول دریافت کرده باشد.

وى این سؤال را مطرح مى کند که: «آیا موسوى و یا کاندیداى آمریکا در انتخابات ایران که به طور سختى نیز شکست خورده است، توسط واشنگتن انتخاب شده تا نقش یک حکمران دست نشانده آمریکا را درایران بازى کند؟»

دستیار سابق وزارت خزانه دارى آمریکا مى افزاید: در صورتى که از نقطه نظر عاقلانه به انتخابات ایران بنگریم باید از ایرانیان پرسید که اگر کشور شما از سوى آمریکا و رژیم صهیونیستى به طور مداوم تهدید به جنگ و یا حتى حمله هسته اى شود، آیا شما ترجیح مى دهید که بهترین مدافع خود را رها کنید و کسى را انتخاب کنید که از سوى آمریکا و اسراییل ترجیح داده شده است؟ وى سپس خطاب به مدعیان تقلب در انتخابات ایران مى گوید: آیا شما باور مى کنید که مردم ایران به کسى راى داده باشند که ایران را به کشورى تبدیل کند که تحت نفوذ آمریکا باشد؟
همچنین نشریه آمریکایى «امریکن فرى پرس» در گزارشى به قلم دکتر «رافائل جانسون» سردبیر سابق مجله «بارنز ریویو» با اشاره به تحولات اخیر در ایران مى نویسد: از زمانى که سیا کودتاى شاه علیه محمد مصدق در سال 
1953 را حمایت کرد، این سازمان در تلاش ها براى تاثیرگذارى در دولت ایران دخیل بوده است اما امروز میرحسین موسوى، مخالف احمدى نژاد در حال کشمکشى است تابه وسیله اسراییل و آمریکا به مقام ریاست جمهورى نائل شود. جانسون در ادامه گزارش خود با اشاره به آراى 63 درصدى احمدى نژاد، از شیوه مخالفان وى در طرح ادعاى تقلب به عنوان یک تاکتیک قدیمى یاد کرده است که حزب هایى که حمایت آمریکا رابه دنبال داشته اند تلاش کرده اند تا از این تاکتیک در گرجستان، اوکراین، ازبکستان، بلاروس، صربستان و بسیارى از جاهاى دیگر استفاده کنند. امریکن فرى پرس در تشریح دلایل مربوط به پیروزى احمدى نژاد در انتخابات اخیر نوشته است: به نظر مى رسد که حکومت او عادلانه و به لحاظ اقتصادى موفق بوده است، پس چطور او نمى تواند دوباره انتخاب شود؟
نویسنده این گزارش در پاسخ به این پرسش مى نویسد: از سال 
2005 براساس آمار سازمان سیا، ایران از نظر اقتصادى سالیانه به طور متوسط 6 درصد رشد داشته که بسیار قابل احترام مى باشد. در حالى که آمریکا حامى تحریم ها علیه این کشور بوده اما نرخ بیکارى این کشور به 12 درصد رسیده که هم اندازه نرخ بیکارى آمریکا بوده و این درصد به سرعت در حال کاهش است. در این روند، ایران به هجدهمین اقتصاد قدرتمند جهان تبدیل شده است و نکته با اهمیت آن است که ایران اقتصاد خود را متنوع ساخته و اساساً این کشور از سال 2005 با رشد صنعتى 5/4 درصد (غیر نفتى) از وابستگى به بخش نفتى دور شده است.
به نوشته جانسون، ایران مابه التفاوت ارزش کالاهاى وارداتى و صادراتى خود را به بالاى 
25 میلیارد دلار رساند و همچنین 100میلیارد دلار از ارزهاى خارجى در بانک هاى خود دارد که بخش عمده اى از آن دلار آمریکاست.
ایران تحت ریاست جمهورى احمدى نژاد از کشورى جهان سومى به یک کشور جهان اولى تبدیل گردید که نظام جامع آموزش را تکمیل کرده و نرخ باسوادى را به نزدیک
100درصد رساند. جانسون در ادامه مى  نویسد: میرحسین موسوى، مردى که غرب مى گوید پیروز انتخابات شده است از سیاست هایى حمایت مى کند که با حامیان غربى خود هماهنگى دارد اما این سیاست ها براى مردم ایران نامحبوب است.
موسوى از خط غربى براى ایران حمایت مى کند: تلویزیون غربى آزاد و حذف قوانین اسلامى در کشور. مهم تر از همه، موسوى تمام اشکال بازنگرى در هولوکاست را محکوم کرده است. براساس این گزارش، اینچنین برنامه اى در واشنگتن و تل آویو ایجاد شده است و همنوایى در ایران به عنوان یک کشور و به خصوص در مناطق حومه شهرها ندارد. موسوى در ماه هاى اخیر تشویق هایى از غرب دریافت کرده تا حمله علیه احمدى نژاد را شکل دهى کند.
در این گزارش آمده است: بعد از روش کار یکسانى که غربى ها در سال هاى اخیر در برابر انتخابات اوکراین و صربستان نشان دادند، این واقعیت که مبارزه انتخاباتى موسوى با وبسایت هاى انگلیسى زبان و صفحات فیس بوک به پیش مى رود شدیداً اشاره به اقدام گردانندگان غربى دارد.
گزارش فوق نوشت: شکى وجود ندارد که موسوى به عنوان حفاظى ایجاد شده تا با رئیس جمهور ضد واشنگتن در ایران مبارزه کند. استفاده از شعارهاى مد روز، منتهى به پیروزى در انتخابات نخواهد شد اما موجب دریافت پول و رضایت از غرب خواهد شد. موسوى بخشى از یک برنامه جهانى براى ایران و نزدیک به سیا است. این حقیقت که غرب این همه پول براى دستکارى در انتخابات هزینه مى کند نشان مى دهد که دولت آمریکا چقدر هراسان است.
همچنین بنا به گزارش کانتر پانیچ «کنت تایمرمن» از عناصر نو محافظه کار آمریکا روز قبل از انتخابات ایران اعلام کرد که صحبت  هایى از یک انقلاب رنگى  در ایران وجود دارد. او در مقاله خود پا را از این هم فراتر گذاشته و نوشته است که بنیاد ملى دموکراسى در آمریکا میلیون ها دلار براى ایجاد انقلاب رنگى در ایران اختصاص داده است. او مى نویسد: به نظر مى رسد بخشى از این پول به دست گروه هاى طرفدار موسوى افتاده است که روابطى با گروه هاى غیر حکومتى (NGOs) خارج از ایران از جمله بنیاد دموکراسى آمریکا دارند

 

هشدار!

 به گزارش خبرگزاری فارس، منوچهر متکی وزیر امور خارجه کشورمان یکشنبه در جمع سفرای خارجی مقیم تهران :

- دولت انگلیس اخیرا خط تحریم انتخابات را تبلیغ کردند تا مردم مشارکت نکنند اما پس از آنکه از این اقدام نتیجه نگرفتند اقدام به اعزام مسافرانی کردند که با اهداف خاص اطلاعاتی و امنیتی به ایران می‌آمدند و اعزام «مسافران» انگلیسی به ایران به حدی زیاد شد که پرواز معمولی و کوچک تهران - لندن، در هفته‌های اخیر به یک هواپیمای جمبوجت بوئینگ 747 تبدیل شد.
- وزیر خارجه فرانسه چون همتای من است، من به جای وی از محافل دیپلماتیک به سبب اظهارات دور از نزاکت و رفتارهای غیرمتعادل سارکوزی احساس شرمندگی و عذرخواهی می‌کنم.
-
آلمان
باید همه خسارت‌هایی را که اغتشاشگران تحت حمایت پلیس این کشور به جمهوری اسلامی ایران وارد کرده‌اند، بپردازد.
- با فاصله یک هفته قبل از انتخابات ایران
، انتخابات پارلمانی اروپا
برگزار شد و کشورهای عضو اتحادیه اروپا نمایندگان خود را برای پارلمان اروپا تعیین کردند.
متکی با اشاره به تفاوت شکلی که از نظر میزان حضور مردم در این دو انتخابات وجود داشت، افزود: در برخی کشورهای اروپایی کمتر از یک سوم و در برخی دیگر کمتر از نصف ایران در انتخابات شرکت کردند؛ یعنی 25 تا 42 و نیم درصد مشارکت داشتند؛ این در حالی است که مشارکت در ایران 85 درصد بود که بالاترین مشارکت مردم پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مجموعه انتخاباتی است که برگزار شده است.
- الگوی مردمسالاری دینی که مردم ایران در انقلاب اسلامی ارائه کردند مخالفان خاص خود را نیز دارد، دسته اول کسانی هستند که مخالف مردمسالاری‌اند و به حکومت‌هایی که مردم در آنها هیچ نقش و تاثیری ندارند راغب‌ترند؛ اینها الگوی مردمسالاری دینی را قبول ندارند.
دسته دوم کسانی هستند که در دهه های مختلف تبلیغ کردند که دین باید از صحنه حکومت حذف شود. آنها دین را مزاحم حکومت می‌دانند و در حقیقت مبلغان نظام‌های سکولارند.
رجوع به دین و رهبران دینی در سازمان‌های بین‌المللی برای حل و فصل برخی مشکلات و معضلات جامعه جهانی، ابزاری است
درحالی که درخواست از رهبران دینی برای حل معضلات جهانی باید محتوایی و اساسی
و تاثیرگذار باشد.
- سازوکارها و قوانین برگزاری انتخابات و رسیدگی به اعتراضات و اشکالات مرتبط با انتخابات در یک نظام مردمسالار
،
آزادی، دموکراتیک و فراگیر بودن و سلامت انتخابات را تضمین می‌کند.
در هر انتخاباتی ممکن است اشکالات و اعتراض‌هایی وجود داشته باشد که نهادهای مربوط به این اشکالات رسیدگی می‌کنند و ما این کار را در 30 سال گذشته به خوبی انجام داده‌ایم.
- امروز برخی از مدعیان دموکراسی، از حرکت‌هایی که به نفعشان باشد به عنوان دموکراسی یاد می‌کنند؛ از این رو از نقض قانون، اغتشاش و تروریسم به عنوان حمایت از دموکراسی پشتیبانی می‌کنند.
پیشرفت فناوری در اطلاع رسانی موجب شده است تا طراحی‌های پشت پرده کودتاهای رنگین یا براندازی‌های نرم که در آسیای مرکزی و قفقاز و همچنین بخشی از آفریقا به وقوع پیوست برملا شود.
شبکه تلویزیونی فاکس نیوز وابسته به پنتاگون که مدام بر طبل جنگ می‌کوبد نمی‌تواند مدافع دموکراسی باشد.
- وزیر خارجه از برخوردهای برخی کشورها در انتخابات اخیر ریاست جمهوری که شایسته شأن ملت ایران نبود ابراز تاسف کرد.


باز هم فشار !

فائزه هاشمی بدون تعهد و وثیقه آزاد شد / یکشنبه 31 خرداد 88                                

به گزارش ثانیه‏نیوز، عصر شنبه پنج تن از اعضای خانواده اکبر هاشمی رفسنجانی که در بین آنها فائزه هاشمی نیز به چشم می‌خورد توسط ماموران امنیتی شناسایی و با حکم مرجع قضایی دستگیر شده بودند.

فائزه هاشمی، دختر وی، همسر حسین مرعشی، دختر مرعشی و خواهر زن وی از جمله دستگیر شدگان خاندان اکبر هاشمی بودند.

وی در خیابان نواب تهران در حوالی میدان جمهوری اسلامی در حالی که با سخنان افراطی و تند در حال تحریک و تشویق اغتشاش‌گران به همراه پنج تن از اعضای خاندان اکبر هاشمی رفسنجانی بود، دستگیر شد.

وی و پنج عضو خاندان اکبر هاشمی، تحریک اغتشاش‌گران را از میدان توحید آغاز و تا حوالی میدان جمهوری اسلامی ادامه دادند و در نهایت در حوالی میدان جمهوری اسلامی با حکم مرجع قضایی دستگیر شدند.

صبح بعد از دستگیری، به جز فائزه هاشمی، سایر خاندان اکبر هاشمی آزاد شدند ولیکن فرزند هاشمی حاضر به تعهد نشد که فاطمه هاشمی در تماس با مسولین قضایی خواستار آزادی وی می‏شود که به وی گفته شده است: «خانم فائزه هاشمی حاضر به ارایه تعهد نشده است»

فاطمه هاشمی نیز در پاسخ می‏گوید: «غلط کرده، بگذارید من بیایم بزنم توی دهنش، باید تعهد بده، شما هم آزادش کنید

با این همه فشار به مرجع قضایی افزایش می‏یابد که در نهایت، امشب وی بدون تعهد و وثیقه آزاد شد.

همچنین شب گذشته حسین مرعشی در تماس با مرجع قضایی با اصرار و بعضا خواهش و التماس آزادی زنان خاندان هاشمی را خواستار شده بود.

همچنین مهدی هاشمی به عنوان یکی از سر شاخه‏های اغتشاش و تجمع در نا آرامی‌های میدان توحید حضور داشته که پس از شناسایی بلافاصله متواری شده است.

دستگیری تعدادی از منافقین در اغتشاشات تهران /ثانیه نیوز 31 خرداد 88 

سربازان گمنام امام زمان (عج) طی یک سلسله عملیات گسترده اطلاعاتی موفق به شناسایی و دستگیری تعدادی از اعضای گروهک منافقین که در پادگان اشرف در عراق آموزش های مختلف دیده و با هدف اقدامات تروریستی وارد کشور شده بودند، شدند.

دستگیر شدگان اعتراف کردند که پس از آموزش در عراق و ورود به داخل ایران، توسط اتاق عملیات منافقین در انگلیس هدایت و پشتیبانی می شدند.

تلویزیون جمهوری اسلامی ایران روز گذشته اقدام به پخش اعتراف و نوار مکالمه تلفنی میان برخی از دستگیر شدگان اخیر و رهبران گروهک منافقین نمود که آنها را تشویق به اقدامات خرابکارانه نظیر آتش زدن اتوبوس، پمپ بنزین ها، حمله به پایگاه های بسیج و تخریب اموال عمومی می کردند.

شایان ذکر است،که ستاد فرماندهی این گروهک که هدایت و حمایت مالی اقدامات تروریستی آن در کشورهایی مانند عراق و ایران را برعهده دارد در حومه شهر پاریس فرانسه ، در محله ای بنام "اور" قرار دارد.

دولت انگلیس نیز سال گذشته به منظور هموار کردن راه برای شروع مجدد اقدامات خشونت آمیز توسط منافقین، آنان را از فهرست تروریستی خارج کرد و اجازه داد تا مراکز هدایت عملیات خود را در آن کشور گسترش دهند.


هر دم از این باغ بری می رسد!

 !نطق غیرقانونی به دستور رییس قانون گذاری

همانطور که دیده شد، قرائت عجولانه و بدون جمع بندی این گزارش، بهانه را به برخی از سایت‌ها و روزنامه‌های پایگاه دشمن در روز پنج‌شنبه داد و حتی یک روز قبل از آن، نطق آقای لاریجانی در روز سه‌شنبه مبنی بر لزوم پاسخگویی وزیر کشور(!) با استقبال گسترده تبدیل به تیتر همان روزنامه‌هایی شد که روزگاری شعار می‌دادند سیمای لاریجانی تعطیل باید گردد.

رسایی با رد اظهارنظر کاتوزیان (از نمایندگان نزدیک به لاریجانی) در گفت‌وگو با روزنامه خبر (از روزنامه‌های متعلق به نزدیکان لاریجانی) مبنی بر اینکه این گزارش به امضای هیئت رسیده بود، تصریح کرد: اساساً گزارش مذکور شفاهی بود و به تأیید اعضای هیئت هم نرسیده بود. به طوری که حتی 3 نفر از اعضای هیئت به بنده گفتند که در جریان قرائت گزارشی توسط آقای ابوترابی نبودند و در صحن علنی پس از اعلام رییس متوجه این تصمیم شدند.

بر اساس هیچ یک از بندهای آیین نامه داخلی، رییس مجلس نمی تواند "از طرف مجلس" هیئت خاص تشکیل دهد مگر با نظر نمایندگان مجلس . این در حالی است که هیئت مذکور به عنوان هیئت تعیین شده از طرف مجلس معرفی می شد و جریانات شیطنت آمیز بیرون نیز تلاش می کرد تا چنین القا کنند. جالب اینجاست که برخی از اعضای این هیئت (مانند آقای زاکانی و نادران) قبل از این که ریاست مجلس به فکر تعیین هیئتی بیفتد، به عنوان وظیفه نمایندگی خود در حال پیگیری این موضوع بودند و اگر این پیگیری نبود، شاید نام آنها هم در این هیئت دیده نمی شد

بر اساس ماده 130 آیین نامه داخلی مجلس، چنانچه 10 نفر از نمایندگان درخواست کنند، با رأی نمایندگان، جلسه غیرعلنی با ساز و کار خاص تشکیل می شود. درحالی که روز چهارشنبه علی‌رغم به حد نصاب رسیدن جلسه (حضور 194 نماینده) زنگ جلسه رسمی به صدا در نیامد. علاوه بر این، اقدام غیر قانونی صبح، در پایان جلسه علنی نیز به شکل غیرقانونی مجدداً جلسه غیرعلنی تشکیل شد و علی‌رغم این که قرار بود 5 نفر از نمایندگان پس از استماع گزارش سخن بگویند و قرعه کشی آن نیز انجام شد، به درخواست رییس جلسه این کار انجام نشد.

آیا گزارش مهمی که می تواند مورد هزار تجزیه و تحلیل قرار گیرد، باید به صورت شفاهی بیان شود؟

وی با اشاره به محتوای گزارش مزبور افزود: آقای ابوترابی ابتدا از فجایع اتفاق افتاده در کوی دانشگاه گزارشی دادند، از میزان خسارت های وارده و نیروهایی که آسیب دیده و مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند که در جای خود دردآور بود و البته بارها و بارها هم تأکید می کردند که به لطف الهی دانشجویان این اقدامات را از چشم نظام نمی دیدند، تو گویی نظام اسلامی این کار را انجام داده ولی به لطف الهی کسی آن را از چشم نظام نمی دید!

بر خلاف آقای ابوترابی، وقتی آقای زاکانی در جلسه غیرعلنی دوم پشت تریبون رفت، به ابعاد مختلف حادثه کوی دانشگاه اشاره کرد، به این نکته که قبل از دخالت نیروی انتظامی، بانک مقابل کوی آتش زده شده، توسط یک ماشین خاور بیل و کلنگ در بین دانشجویان تندرویی که فحاشی می کردند، توزیع شده، در مورد گروگان گرفتن 2 نفر و انتقال آنها به کتابخانه کوی و بنزین ریختن برای به آتش کشیدن، در مورد خالی کردن ماشین سنگ و آجر و رفت و آمد ماشین هایی که پلاک آنها با چسب پوشانده شده و...

وی در ادامه افزود: حال با این همه نکته، شاهدیم که با ورود مجاز نیروی انتظامی برای مقابله با اغتشاشگران، عده‌ای لباس شخصی هم از سوی دیگر وارد می شوند و با شعار حمایت از رهبری به جان دانشجویانی می افتند که در خوابگاه‌ها مشغول استراحت و یا مطالعه بوده اند و جالب اینجاست که آشوبگران توطئه‌گر به هیچ‌وجه در این لحظه در صحنه حضور نداشته‌اند تا مورد ضرب و شتم قرار گیرند!؟ آیا اگر کسی ذره ای عقل سیاسی داشته باشد، در این که این افراد از عوامل بسیج نبوده اند، شک خواهد کرد؟"، اضافه کرد: اعتراض ما این بود که چرا در گزارش آقای ابوترابی از بیان این ابعاد فاجعه غفلت شده و چرا با ارائه این گزارش ناقص به تهیه خوراک برای پایگاه‌های داخلی و بیرونی دشمن پرداخته می شود؟

أقای ابوترابی با اشاره به تصمیم هیئت برای ملاقات با کاندیداهای معترض گفت که هیئت مذکور به خدمت آقای موسوی رسیده(!) در حالی که آقای موسوی خودش از مسببین این آشوب ها بوده و اساساً به خدمت ایشان رسیدن غلط بوده و اگر هم لازم بود، باید او را احضار می کردند و توضیح می خواستند. آقای ابوترابی در تشریح این ملاقات بیان کردند که آقای موسوی بسیار متین، آرام، با حوصله نقطه نظرات هیئت را شنیدند و حتی اشاره کردند که آقای موسوی راهکارهایی برای شنیدن داشتند و...

بنده به آقای ابوترابی هم گفتم که این شخص متین و منطقی شما همان کسی است که پس از ملاقات با رهبری در میدان آزادی حاضر می شود و در جمع معترضین -که به عقیده من جمع زیادی از آنها اساساً در انتخابات‌ها شرکت نکرده اند- اعلام می کند که انتخابات باید باطل شود! و دقیقا پس از این سخنرانی است که عده ای به پایگاه بسیج در خیابان آزادی حمله می کنند و علاوه بر شهادت رساندن چند نفر، برخی از آنها نیز کشته می شوند.

وقتی آقای نادران در جلسه غیر علنی دوم به محتوای جلسه با موسوی و کروبی پرداخت، به خوبی و بدون تعریف و تمجید از آشوبگران به شرح ماوقع پرداخت

وقتی مناطق مختلفی از تهران به دست آشوب‌گران و فتنه‌جویان به آتش کشیده شده، تعیین هیئتی برای یک منطقه خاص در واقع به نوعی ایجاد انحراف اذهان از کل به جزء است. اگر لازم بود مجلس در جریان قرار بگیرد، باید کل ماجرای آشوب‌های تهران مورد رسیدگی قرار می‌گرفت، گزارش آن تهیه و عوامل پشت پرده آن واکاوی و به نمایندگان معرفی می‌گردید.

وی با ابراز عقیده مبنی بر اینکه اقدام وحشیانه اخیر در کوی دانشگاه و یا حتی مجتمع سبحان (محل اسکان نمایندگان) به این منظور عملیاتی شده بود تا ذهن ها از آتش خیابان های تهران به کوی دانشگاه جلب شود، اضافه کرد: متأسفانه مجلس بدون دقت در این موضوع، گرفتار این دام شد، همان‌طور که از گزارش مهم آقای زاکانی به خوبی این موضوع فهمیده می شد

حمید رسایی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی / رجا نیوز 


آتش زدن مسجد!

انکار تا کجا !

به گزارش رجانیوز، اقدام به آتش زدن مسجد لولاگر خیایان آذربایجان و وسایل نقلیه عمومی، تعرض مجدد به ناحیه بسیج، پرتاب سنگ و کوکتل مولوتف به سمت اماکن عمومی و ساختمان‌های مردمی از جمله اغتشاشات عصر شنبه اوباش در تهران بود.

بی‌اعتنایی مردم به این تجمع غیرقانونی با خشم اغتشاش‌گران مواجه شد و این طیف که تلاش زیادی داشتند در 2 تجمع قبلی خود در میدان هفتم تیر و میدان امام خمینی وجهه‌ای مسالمت‌آمیز از تجمعات خود نشان دهند و حتی از این اجتماع‌ها با عنوان "تجمع سکوت" و همراه با آرامش یاد می‌کردند، امروز بار دیگر دست به آشوب‌گری زدند.

اوباش با سنگ و کوکتل مولوتف به ناحیه بسیج مقداد در خیابان آزادی حمله کردند که با مقاومت بسیجیان مواجه شدند. همچنین اغتشاش‌گران به مسجد لولاگر در خیابان آذربایجان نیز حمله‌ور شدند و بخش‌هایی از مسجد را به آتش کشیدند.

آشوب‌گران پس از آنکه در اثر مقاومت دفاعی نیروهای نظامی مجبور به فرار شدند، اقدام به آتش زدن لاستیک و تعدادی موتورسیکلت کردند. اوباش با حمله به برخی موتورسواران و ضرب و شتم آن‌ها موتورها را آتش زدند.

همچنین دامنه‌ی این درگیری‌ها به خیابان ستارخان تهران نیز کشیده شد و یک اتوبوس شرکت واحد توسط اوباش به آتش کشیده شد.

با این حال، برخورد قاطع نیروهای نظامی و مردمی با اغتشاشگران موجب شد این افراد متفرق شوند و آخرین دست و پاز دن‌ها و زورآزمایی‌های خیابانی به منظور اعمال فشار برای تحقق خواسته غیرقانونی ابطال انتخابات ناکام ماند، به طوری که تا قبل از تاریک شدن هوا تمام مناطق دست‌خوش آشوب، آرام شد.

پیش از این مجمع روحانیون یکی از جدی‌ترین تشکل‌های حامی موسوی برای تجمع امروز (شنبه) درخواست مجوز داده بود اما در حالی که از صبح شنبه وزارت کشور بر عدم صدور مجوز تأکید و اضافه کرد هرگونه تجمع غیرقانونی است، مجمع روحانیون تا 2 ساعت قبل از زمان قبلی اعلام شده برای تجمع از صدور اطلاعیه خودداری کرد و در اطلاعیه صادره نیز با فرار به جلو، تأکید شد مسوولیت حفظ امنیت مردم برعهده دولت و مسئولان امنیت کشور است.

اما در حالی که سایت کلمه وابسته به میرحسین موسوی ساعت 12:51 شنبه از انتشار بیانیه مهم وی تا ساعتی دیگر خبر داد، ساعت 20:42 همین سایت در خبر دیگری نوشت: با توجه به درگیری های شدیدی که امروز عصر در تهران رخ داد مهندس میرحسین موسوی صدور بیانیه خود را به تعویق انداخت.

این سایت در حالی که از اغتشاشگران به عنوان "مردم" یاد می‌کرد، افزود: طبق اعلام قبلی قرار بود تا امروز عصر بیانیه جدید میرحسین موسوی خطاب به ملت ایران منتشر شود اما با توجه به برخوردهای شدید نیروهای نظامی با مردم، مهندس موسوی صدور این بیانیه را به تعویق انداخت.

این سایت به نقل قول مطرح شده از موسوی در سایت جهان و خبرگزاری فارس مبنی بر انحرافی دانستن تجمع امروز اشاره کرده و با این تکذیبیه، موسوی عملاً از اعلام برائت نسبت به آشوب‌گری خیابانی امروز اعلام برائت کرد.

اما موسوی نهایتاً پس از گذشت حدود 10 ساعت از وعده سایت خود، در ساعت 21:20 بیانیه‌ای منتشر کرد و حتی ادعا کرد حکومت باید امکان برگزاری تجمعات خیابانی را فراهم کند.

وی در بیانیه خود ابتدا با لحنی شعارگونه خود و جریان حامی‌اش را مظهر همه‌ی خوبی‌ها و ارزش‌های انقلاب و جریان مقابل را نماد تحجر، استبداد، دروغ، عقب‌ماندگی، فساد، بی‌عدالتی، تقلب، قانون‌گریزی و... خواند.

موسوی که امروز از حضور در شورای نگهبان و بیان استدلالات خود طفره رفت تا نشان دهد آنچنان که گفته می‌شود هیچ دلیلی برای ادعاهایش ندارد، در ادامه بیانیه خود با تکرار ادعای غیرمستند و کذب تقلب و جابه‌جایی آرا، نتوانست خشم خود را از عدم انفعال مقامات نظام در قبال آشوب‌گری‌های وی و حامیانش در پذیرفتن ابطال انتخابات پنهان کند.

وی که عملاً با رفتارهای غیرقانونی خود مسئول خون‌ها، خشونت‌ها و آشوب‌های 8 روز گذشته است، ادامه داد باید امکان تجمع‌های خیابانی فراهم شود و سپس تهدید کرد بگذارند صداها قبل از آن که به فریاد تبدیل شود به صورت استدلال و مجادله احسن در این رسانه جاری، تصحیح و تعدیل گردد.

 

تخریب تا کی ؟ / فارس 31 خرداد 88

طی درگیری‌های شب گذشته در منطقه 11، 22 بانک خصوصی و دولتی و همچنین تعداد بسیاری از‌ مغازه‌ها ‌و مراکز خدماتی توسط آشوبگران تخریب شدند.

در درگیر‌ی‌های شب گذشته در محدوده میدان جمهوری و خیابان‌های مجاور، تعداد زیادی از بانک‌های دولتی و خصوصی و مراکز خدماتی مانند رستوران‌ها و تولیدی‌های پوشاک تخریب و بعضاً دچار آتش‌سوزی گسترده شدند.

یک تولیدی پوشاک در مجاورت مسجد لولاگر بر اثر پرتاب مواد آتش‌زا به ‌طور کامل در آتش سوخته‌ و خسارت زیادی به ساختمان این واحد تولیدی وارد آمده است.

همچنین یک مرکز آموزش رانندگی نیز که در کنار این واحد تولیدی قرار دارد بر اثر پرتاب مواد آتش‌زا و سنگ تخریب شده ‌و تعدادی از رایانه‌های این مرکز توسط اوباش به بیرون پرتاب شده و یا به سرقت رفته است.

یکی دیگر از اماکنی که در حوادث شب گذشته مورد هجوم اغتشاشگران قرار گرفته، یک رستوران در مجاورت مسجد لولاگر است که به علت حمله اراذل ‌و اوباش تمام این رستوران از بین رفته بود به ‌گونه‌ای که صندلی‌ها و میزها کاملاً سوخته و به دلیل قطع برق مواد غذایی آن فاسد شده بود و بوی آن کاملاً به مشام می‌رسید.

یکی دیگر از اماکن آسیب دیده در حوادث دیشب،‌ مجتمع تجاری سهیل بود که اراذل ‌و اوباش با حمله به آن شیشه واحدهای تجاری طبقه همکف این مجتمع را شکستند و خسارت‌های زیادی را به این مجتمع نوساز وارد آوردند.

در اغتشاشات شب گذشته در این منطقه، ‌6 نفر کشته و 10 نفر دیگر نیز مجروح شدند که به بیمارستان‌های اقبال و لولاگر منتقل شدند.


سازمان یافته!

 نحوه سازمان دهى آشوب‏ها/ ثانیه نیوز 28 خرداد 88

* کمیته شناسایى

اعضاى این کمیته که داراى خط نفوذ در برخى از مراکز هستند،شناسایى نقاطى که باید مورد حمله قرار بگیرد را دنبال مى کنند. شناسایى بانک ها، مراکز نظامى، اماکن دولتى، خانه هاى مسؤولان، نقطه هاى مناسب آشوب و... از جمله وظایف این کمیته مى باشد. دراین میان حمله به خانه چند تن از مسؤولان وزارت کشور در منطقه سعادت آباد در همین چارچوب قابل ارزیابى است.

*نیروهاى عملیاتى

وظیفه این نیروها به خط کردن اراذل و اوباش و نیز میدان بندى آنها در صحنه مى باشد. «ا. خ» و«ح .ص» افرادى هستند که سرپل ارتباطى دراین بخش بوده وآشوبگران را به مناطق مختلف راهنمایى مى کنند. همچنین آماده سازى «معبرهاى گریز» از جمله وظایف این نیروها مى باشد. گفته مى شود کمیته عملیاتى مزبورهمچنین در جریانات اخیر با برخى گرو ه هاى تجزیه طلب ارتباط برقرار کرده و از نیروهاى آنان در اغتشاشات بهره گیرى مى کنند. دستگیرى برخى افراد با لباس هاى چریکى - شهرى و سبک که حتى درمیان آنها برخى از دختران ساکن در مناطق مرزى هستند، خود موید همکارى با برخى گروهک هاى آشوب ساز مى باشد.

* نحوه درگیرى

براساس مشاهدات عینى نوع درگیرى ها و آشوب ها از سازماندهى کاملاً حرفه اى در این زمینه پرده بر مى دارد. دراین درگیرى ها آشوب طلبان با ایجاد یک خط حائل فرضى به شمال و جنوب یا شرق و غرب در نقطه هاى تماس، روغن ریزى کرده تا طرف مقابل هنگام تلاش براى دستگیرى آنها با مشکل لغزندگى مواجه شده و ازدیگر سو با زمینگیر شدن آنها امکان مقابله آسان تر فراهم شود. همچنین در بخش هایى که آنها در نقطه تهاجم هستند، نیروها به 3 لایه تقسیم مى گردند. لایه اول پرتاب هاى خشن را در دستور کار داشته و با سنگ و آجر به تهاجم مى پردازند. همچنین نیروهاى این لایه مجهز به گاز اشک آور براى کورکردن دید افراد روبه روى خود مى باشند. لایه دوم نیز که سعى شده عمدتاً از حامیان باشند،تولید سروصدا، ایراد شعارهاى تند و تهییج آمیز براى مردم تماشاچى را دردستور کار دارند. لایه سوم نیز که مسلح به سلاح هاى سرد همچون شمشیر، قمه، نیمچه و پنجه  بوکس هستند رعب و وحشت را پیگیرى کرده و هنگامى که لایه اول نیروهاى مقابل را زمینگیرکردند این لایه به ضرب و شتم آنان مى پردازند. همچنین گفتنى است نیروهاى این لایه مسلح به سلاح گرم بوده و گلوله مستقیم ازمیان جمعیت به سوى مردم شلیک مى کنند.

* سلاح و نحوه توزیع آنها

چگونگى توزیع سلاح ها نیز در نوع خود قابل توجه است. براساس اخبار دریافتى اخیراً درسطح شهر گزارش شده که افرادى با رجوع به بازار خریدهاى عمده اى ازچاقو، قمه، اسید و اکلیل سرنگ انجام داده اند. گفتنى است این خریدها در اماکن امن آنها نگهدارى و به همراه برخى از سلاح هاى گرم خریدارى و قاچاق شده دپو و توزیع گردیده اند. اخبار به دست آمده بیانگرآن است که این دپوها و توزیع ها در بخش هاى مختلف شهر و در پوشش برخى صنوف همچون آرایشگاه زنانه صورت مى گیرد. همچنین سلاح هاى گرم تهیه شده شامل،کلت ماکاروف،کلت ،?? برونینگ و... مى باشد. ازدیگر سو تهیه یک نوع «کوکتل مولوتوف» از کشور سوئد درنوع خود قابل توجه است. این کوکتل مولوتوف که دوجداره مى باشد دو زمانه نیز بوده و «حرارت زا» و «آتش زا» مى باشد. شاهدان عینى تاکید  کرده اند با پرتاب این «کوکتل مولوتوف» علاوه بر ایجاد آتش حرارت آن به حدى است که آسفالت خیابان را کاملاً مذاب مى سازد. گفته مى شود تهیه این سلاح توسط فرزندان یکى از چهره هاى سیاسى انجام شده است.


* عملیات روانى – رسانه‏اى

این کمیته گرچه تا هنگام انتخابات از طریق برخى سایت ها و وبلاگ ها به عملیات روانى و اطلاع رسانى به حامیان خود مشغول بود،اما با توجه به مسدود شدن رسانه هاى خود براى تجمعات از طریق email، پخش اعلامیه و تراکت در سطح شهر و نیز ارتباط چهره به چهره بهره مى گیرند. همچنین طبق هماهنگى صورت گرفته پوشش درگیرى ها از طریق صداى آمریکا و بى بى سى فارسى نیز انجام مى شود. مضاف براینکه مسؤولیت استقرار فیلمبرداران و تامین فضاى ایزوله براى انجام ماموریت این افراد نیز در زمره ماموریت هاى آنان مى باشد. دراین میان اما براساس خبرى که براى اولین بار توسط جوان منتشر مى شود، دستگیرى یک اکیپ فیلمبردارى در خیابان مفتح شمالى بوده که مجهز به دوربین فیلمبردارى فوق حرفه اى، لپ تاپ و فرستنده ماهواره اى بوده است. این اکیپ که دوربین خود را روى یک سه پایه در بالاى پشت بام قرارداه بودند، تصاویرخود را به شبکه هاى ماهواره اى ارسال مى کردند. گفتنى است افراد این اکیپ که در حال فرار دستگیر شده بودند?، کارت خبرنگارى شبکه هاى خارجى را به همراه داشته اند. همچنین کمیته فوق وظیفه خلق و انتشار شایعات همچون دستگیرى برخى از افراد، تحصن، استعفاى مسؤولان و... را دردستور کار خود دارد.

 

تحریکات دانشگاه آزاد!

یکی از اعتراض‏های جدی و فراگیر دانشجویان دانشگاه آزاد، تعویق امتحانات پایان ترم و تشویق به حضور در تجمعات غیر قانونی است.  

به گونه‏ای که در روزهای اخیر چند رییس واحدهای مختلف دانشگاه آزاد از سوی نهادهای ذیربط تذکر دریافت و یا بازداشت شده‏اند که آخرین مورد آن بازداشت «مرتضی.م» رئیس دانشگاه آزاد قزوین بود که دانشجویان را برای تعطیلی دانشگاه و حضور در اغتشاشات تحریک می‏کرد.

همچنین روز چهارشنبه دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات برای دامن زدن به اغتشاشات خیابانی، یک دستگاه اتوبوس افراد مشکی‌پوش را برای ایجاد آشوب از این دانشگاه روانه میدان ونک کرد.

حدود 50 نفر روز چهارشنبه از سوی مسئولان دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات از طریق یک دستگاه اتوبوس عازم میدان ونک تهران شدند تا آشوب‌گران را در ایجاد اخلال در امنیت عمومی همراهی کنند.

بر اساس این گزارش،‌ این افراد در ابتدا قرار بود به سمت میدان ولی‌عصر(عج) حرکت کنند که پس از لغو شدن تجمع حامیان موسوی در این میدان، به سمت میدان ونک حرکت کردند.

همچنین روز چهارشنبه نیز حدود 400 نفر با تحصن در مقابل دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات علیه احمدی‌نژاد رئیس جمهور منتخب مردم شعار دادند.

ریاست واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد را عبدالله جاسبی، شخصا در اختیار دارد.

در روزهای گذشته نیز یکی از پایگاههای خبری مدعی شده بود برخی از دستگیر شدگان اغتشاشات، برخی دانشجویان دانشگاه آزاد هستند که دارای مشکلات درسی و مالی برای ادامه تحصیل بوده‏اند.

از طرف دیگر مهدی هاشمی فرزند آیت‏الله هاشمی رفسنجانی ریاست دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد را در دست دارد. مهدی در کنار مصطفی تاج‏زاده، زیدآبادی و.. یکی از سر شاخه‏های اصلی تجمعات و اغتشاشات اخیر است.

 

بشنویم از بهزادیان نژاد!

پیش از انتخابات، قربان بهزادیان‌نژاد رئیس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در گفتگو با سایت طرفداران مردمی میرحسین؛ انتخاب 10، ضمن تأیید کمک‌های مالی جاسبی و فرزندان هاشمی رفسنجانی به ستاد وی، را تایید کرد در ذیل به بخشی از این گفتگو اشاره می‏شود:

* آقای بهزادیان نژاد وضعیت انتخابات را چگونه می بینید؟

وضعیت انتخابات بسیار امیدوار کننده است به حمدالله وضعیت مهندس موسوی روزبه روز بهتر می شود. موج فزراینده اجتماعی که در انتظارش بودیم شروع شده و اگر وضع در همین حالت امروز باقی بماند 100 در صد ما پیروز انتخابات هستیم. از سوی دیگر رقیب اصلی نیز در انفعال کامل به سر می برد و احتمال موج سازی آنها بسیارکم شده است.

* در بین افکار عمومی و برخی رسانه ها بعضا ابهاماتی پیرامون منابع ملی ستاد مهندس هست. مثلاً اینکه این هزینه ها از کجا تامین می شود؟ یک‌بار برای همیشه به این موارد پاسخ دهید؟

ببینید! عمده هزینه ستاد مردمی است.

* آیا احزاب و گروههایی که حامی هستند کمک مالی هم می کنند میزان آن چقدر است؟

میزان کل این کمک ها را دقیقاً در ذهن ندارم اما به 10 میلیارد تومان نمی رسد.

* در خبرها امده بود که گویا بیشتر از این رقم هاست؟

نه این اخبار کذب است هزینه ها به 10 میلیارد هم نمی رسد.

* در برخی اخبار که منتشر شده امده بود که آقای جاسبی هم کمک هایی داشته؟

بله.

* می شود میزان آن را ذکر کنید؟

دقیقاً یادم نیست ولی کمتراز 2 میلیارد تومان بود.

* آقای جاسبی این پول را از کدام محل تامین کرده؟

نمی دانم از کجا تأمین شده اما ایشان حامی میرحسین هستند و ما به منابع مالی حامیان کاری نداریم.

* شایعه 5 هزار لپ تاپ اهدایی آقای جاسبی چیست؟

این هم در قالب همان کمک های ایشان هستند که البته رقم آن کمتر از 5000 است.

* فرزندان آقای هاشمی چطور؟ ایشان در چه سطحی فعال هستند؟

فرزندان ایشان هم در ستاد فعال هستند و کمک مالی هم می کنند. خب! بالاخره آنها هم فکر مهندس هستند البته کمک مالی شان خیلی زیاد نیست بیشتر امکانات لجستیکی ستادها را تامین می کنند.


مشاهدات طر فداران مهندس موسوی / خبرگزاری فارس

همه اطرافیان من مانند من سبزند!
این مشاهده که می توان آن را مشاهده منطقه‌ای نامید یکی از اشتباهات معروف در آمارگیری است. واقعیت این است که در بسیاری از مسایل از جمله عقاید دینی و آرای سیاسی بین افراد "نزدیک به هم" شبهات آماری قابل توجه وجود دارد.
در مورد موضوع مورد بحث کم و بیش بر همگان روشن است که وضعیت اقتصادی و اجتماعی یک نفر ارتباطی جدی با نظر سیاسی او دارد؛ فردی که در شمال تهران، مثلاً در قیطریه، زندگی می‌کند به احتمال زیاد از نظر رأی سیاسی به یک هم‌محله ای خود شبیه‌تر است تا به کسی که در جنوب تهران، مثلاً در میدان خراسان، زندگی می‌کند. دو نفر که با هم دوست هستند به احتمال زیاد در عقاید سیاسی هم به هم شبیه تر هستند تا دو نفر که با هم ارتباطی ندارند.
مثال زیر نشان می‌دهد که مشاهده منطقه‌ای تا چه حد گم راه کننده است. شکل زیر جامعه ای صد و ده نفره را نشان می دهد که دقیقاً نیمی از آ نها سبز هستند.

اکنون فرض کنید هر فرد سبز بگوید که از بین خود و اطرافیانش (که معمولاً روی هم 9 نفرند) چند درصد سبز هستند و میانگین اعداد را به عنوان درصد سبزها محاسبه کنیم:


 یعنی این نوع مشاهده منجر به خطایی 22 درصدی شده است! آیا مهندس موسوی و مشاورانش از این موضوع غافل بوده‌اند؟!

ما با لباس ها و روبان های سبز، وجود خودمان را ثابت کردیم!
باید به این نکته توجه کرد که در این مورد علاوه بر ایراد مشاهده منطقه‌ای، که در بالا ذکر شد، ایراد دیگری هم وجود دارد و آن پیشگامی سبزها و سازماندهی شدن آنها است؛ سبزها به دلیل دستور گرفتن از لیدرهای خود در استفاده از این نماد بسیار مصرتر بودند در حالی که کسی که هفته‌ها سبز پوشیده و کسی که بدون هیچ تظاهری به دکتر احمدی‌نژاد رأی داده هر دو فقط یک رأی دارند. البته خیلی‌ها هم که سبز بودند هنوز به سن قانونی برای رأی دادن نرسیده بودند.

هر خودرو یک ستاد: من خودم دیدم که اکثر خودروها مثل من روبان سبز داشتند!


 

 

 

 

 

 

 

 

 

اولاً این هم باز یک مشاهده منطقه‌ای است؛ آیا شهروندان شمال تهران بی شتر در شمال تهران تردد می‌کنند یا در محله‌های جنوبی؟ جواب روشن است. ثانیاً پیش گامی سبزها این مشاهده را هم به نفع افزایش ظاهری درصد سبزها مخدوش می‌کند. ثالثاً آیا به این فکر کرده اید که هر شهروند با توجه به وضعیت مالی خود به طور متوسط چند خودرو دارد؟ در خانواده های ثروت مند، غیر از کودکان، هر فرد یک خودروی شخصی دارد و برعکس یک خانواده فقیر، با وجود جمعیت بیشتر، حداکثر یک خودرو دارد. با توجه به این که به طور آماری گرایش خانواده های ثروتمند به مهندس موسوی بیشتر از گرایش خانواده های فقیر به ایشان است مشاهده ماشین ها ما را گمراه می کند.

فرض کنید در جامعه 50 درصد سبز باشند. اگر به طور میانگین هر دو نفر سبز یک خودرو و هر چهار نفر غیرسبز یک خودرو داشته باشند چه چیزی در سطح خیابان خواهیم دید؟ هر 100 نفر سبز 50 خودرو و هر 100 نفر غیرسبز 25 خودرو دارند و در نتیجه 66 درصد خودروها سبز هستند. این یعنی خطایی 16 درصدی به نفع سبزها!
نکته دیگر ساعاتی است که یک خودرو در خیابان حرکت می‌کند. بسیاری از خودروهای سبز برای اینکه تبلیغات کنند علاوه بر ساعاتی که به‌طور طبیعی در خیابان هستند ساعاتی را هم اضافه کاری می‌کردند! اگر فرض کنیم به یک ماشین سبز تبلیغی به طور میانگین دو برابر حالت عادی خیابان‌گردی کند خطا شدیدتر خواهد شد: 100 خودروی سبز در مقابل 25 خودروی غیرسبز و این یعنی سبزها در خیابان به نظر 80 درصد می‌رسند. 30 درصد خطا! آیا مهندس موسوی و مشاورانش از این موضوع غافل بود ه اند؟!


هر کس به پنج نفر تلفن بزند: من به خیلی ها زنگ زدم، همه مثل من سبز بودند

این عمل کرد تبلیغاتی که با ایده گرفتن از شبکه‌های هرمی طراحی شده بود از دو جهت موجب تصور نادرست از درصد طرفداران مهندس موسوی شد. اولاً تبلیغ کننده ها به دوستان خود زنگ می‌زنند و این بسیار طبیعی است که رأی دو دوست شبیه هم باشد. ثانیاً کسانی که با تلفن توجیه می‌شدند بارها و بارها به آن ها تلفن می‌شد و به آ نها این طور القاء می‌شد که اکثریت جامعه طرفدار مهندس موسوی هستند.
این عمل کرد تبلیغاتی که با ایده گرفتن از شبکه‌های هرمی طراحی شده بود از دو جهت موجب تصور نادرست از درصد طرفداران مهندس موسوی شد. اولاً تبلیغ کننده ها به دوستان خود زنگ می‌زنند و این بسیار طبیعی است که رأی دو دوست شبیه هم باشد. ثانیاً کسانی که با تلفن توجیه می‌شدند بارها و بارها به آن ها تلفن می‌شد و به آ نها این طور القاء می‌شد که اکثریت جامعه طرفدار مهندس موسوی هستند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اعتراض و فشار روانی به اقلیت موضعی: ما که ندیدیم کسی بخواهد به احمدی نژاد رأی بدهد

طرفداران مهندس موسوی معترضان به وضع موجود هستند و طرفدارن دکتر احمدی‌نژاد مدافع نسبی ادامه وضع موجود. از نظر جامعه شناسان و کسانی که تجربه‌های اجتماعی دارند روشن است که بیان نارضایتی یک فرد معترض چندین برابر بیان رضایت یک فرد راضی است. به عنوان مثال کسی که در اداره‌ای با برخوردی ناشایست مواجه شده است به احتمال زیاد این موضوع را به دیگران منعکس میکند ولی کسی که کارش به‌طور عادی انجام شده است عموماً در این مورد با کسی صحبت نمی‌کند. همین وضعیت باعث شد که طرفدارن مهندس موسوی در استفاده از نمادهای رنگی و تبلیغات کلامی چندین برابر طرفدارن دکتر احمدی‌نژاد ابراز وجود کنند. از طرف دیگر در بین گروههایی که اکثریت طرفدار یک نامزد خاص هستند فشار روانی موجب می شود فرد مخالف از بیان عقیده خود صرف نظر کند.

پرسیدن نظرات افراد در حوزه اخذ رأی: من با هر کسی در صف صحبت کردم مثل من فکر می کرد
واضح است که افراد معمولاً در حوز های که به محل زندگیشان نزدیک است رأی می‌دهند. اگر شهروند ساکن نیاوران سری به حوزه ای در میدان شوش بزند خواهد دید که اکثر رأی دهندگان خلاف او فکر می‌کنند. مثال ساده زیر نشان می‌دهد که مشاهدات سبزها در حوزه ها تا چه حد موجب تصور اشتباه و اغراق‌آمیز از درصد طرفدارن مهندس موسوی شده است. هر کدام از یازده ستون زیر یک حوزه اخذ رأی است. در حوزه سمت راست هر 10 نفر سبز هستند. در حوزه بعد 9 نفر سبز هستند و به همین ترتیب در آخرین حوزه کسی سبز نیست. پس 50 درصد سبز هستند.
 

اکنون فرض کنید مبنای ما برای محاسبه درصد سبزها گزارش دقیق سبزها باشد. در حوزه اول 10 نفر گزارش می‌دهند 100 درصد. در حوزه دوم 9 نفر گزارش می‌دهند 90 درصد و الی آخر. نتیجه با محاسبه ساده زیر به دست می‌آید.

 
جواب 20 درصد بیش تر از مقدار واقعی است. آیا مهندس موسوی و مشاورانش از این موضوع غافل بوده اند؟!

به هر حال وزارت کشور هم معترف است که در تهران اکثریت با ما سبزهاست!
بله، این درست است البته نه یک اکثریت نزدیک به مطلق بلکه اکثریتی نزدیک به 52 درصد و به دکتر احمدی نژاد هم حدود 43 درصد از مردم شهر تهران رأی داده‌اند. جدا از این حتی اگر فرض کنیم تمام مردم تهران طر فدار مهندس موسوی باشند، این انتخابات ریاست جمهوری بود نه انتخابات شهرداری تهران! طرف داران مردم سالاری می‌بایست رأی اکثریت مردم ایران را بر رأی شخصی خود و یا رأی به همشهریان خود مقدم بدارند.

آیا واقعاً ممکن است نظر اکثریت مردم خلاف نظر ما سبزها باشد؟!
دکتر احمدی نژاد در دفاع از عمل کرد دولت خود معمولاً به خدمات دولت در روستاها و شهرهای کوچک استناد می‌کند و کم تر از در مورد خدماتش در تهران می‌گوید. آیا ممکن نیست این حرف ها تا حدی راست باشند؟ آیا تمایل بالا به ایشان در روستاها و شهرهای کوچک شاهدی بر درستی این ادعا نیست؟ آیا ممکن نیست نظرات انتقادی دکتر احمدی نژاد در مورد برخی رجال سیاسی کشور، صرف نظر از صحت یا سقم آنها، موجب افزایش آرای ایشان شده باشد؟ آیا اصولاً تعمیم نظر ساکنین شهر تهران به نقاط دیگر کشور از نظر علمی درست است؟ آیا می دانید جمعیت مردم کلان شهرها تنها در حدود 23 درصد کل جمعیت کشور است و مشارکت آن ها در انتخابات به مراتب از روستاها و شهرهای کوچک کم تر است؟ آیا وقتی دلیل مطرح شده در بیانیه مهندس موسوی خطاب به مردم، این ایرادات را دارد نباید احتمال بدهیم که مشکلات موجود در انتخابات در حدی نباشد که نتیجه آن را تغییر دهد؟
البته واضح است که مطالب بیان‌شده ثابت نمی‌کند که روند انتخابات سالم بوده است، ولی آیا بهتر نیست که نامزدهای معترض کار را تنها از مسیر قانونی پی‌گیری کنند و از حق خود برای شمارش مجدد آرا و ملاحظه تک تک تعرفه ها استفاده کنند و رأی دهندگان در انتظار اثبات یا رد این مطالب صبر کنند؟ به یاد بیاوریم که یکی از مهم ترین شعارهای مهندس موسوی این بود:
« بازگشت امور به مسیر قانون »

*ارسال شده توسط ا. محمودی، دانشجوی رشته ی ریاضی و علوم کامپیوتر، دانشگاه صنعتی شریف


کارنامه اصلاحات

جوان مرگ !

- سازمان مدیریت منحل نشده بلکه تغییر شکل و ساختار داده است ، سازمان مدیریت یک مدل غلطی بود که از آمریکایی ها گرفته شده بود ، آمد اینجا به غلط بنیان نهاده شد و تسلب نظام برنامه ریزی و بودجه ریزی کشور را رقم زد ؛ آیا اقتصاد جهان که به هم ریخته بابت این بوده که آمریکا و اروپا هم سازمان مدیریتشان را منحل کردند ؟

- وقتی برخی در عرض یک هفته 4 نهاد امنیتی ژاندارمری، شهربانی، کمیته و پلیس قضایی را ادغام کردند آیا کسی به آنها گفت میراث مثلاً نود ساله ژاندارمری ، هشتاد ساله شهربانی را منحل کردید ؟ (مشکلاتی که دستگاه قضایی دارد بک مسأله اش مسأله ادغام توان پتانسیل قضایی کشور در نیروی انتظامی بود که هنوز از مسؤولین قضایی می شنوید که می گویند پلیس قضایی را باید دوباره احبا کرد )

- در جریان ادغام دو وزارتخانه جهاد و کشاورزی وقتی سال 79 رهبری دیداری از سپاه داشتند از حذف جهاد گلایه کردند و بعدها هم رییس مجمع تشخیص گفت : جهاد جوان مرگ شد ؛ آیا این بهم زدن ساختارها و ادغام ها با چنین تخریبهایی که امروزه شاهد هستیم روبرو شد ، آیا کسی که می خواست دور بعد در انتخابات شرکت کند می گفت من بر می گردم شهربانی ، ژاندارمری ، کمیته و پلیس قضایی را از نو احیا می کنم و وزارت جهاد کشاورزی را تفکیک می کنم ؟

(دکتر حسن عباسی رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز در جمع وبلاگ‌نویسان حامی دکتر احمدی‌نژاد ، 10 / 3 / 88 )

 

پول افشانی!

حساب در اختیار دولتهای قبل چطور هزینه می شد ؟

- یک قلمش واگذاری لپ تاپ توسط رئیس جمهور دولت قبلی به خبرنگارها بود ، آیا دادن لپ تاپ به خبرنگارها نمی تواند رشوه انتخاباتی تلقی شود ؟ یک خبرنگار وقتی لپ تاپ بهش می دهید این می تواند با کاری که برای شما انجام می دهد ، هزاران رأی جمع کند.

- هر روزنامه و مجله ای که تخلف می کرد ، بک خط قرمزی در اسلام ، مبانی نظام و قانون اساسی طی می کرد و بسته می شد ، پول می دادند یک مجله دیگر راه می انداختند ( هر یک روزنامه رنگی تولید کردن بودجه اولیه اش 3 ، 4 میلیارد است )

(دکتر حسن عباسی رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز در جمع وبلاگ‌نویسان حامی دکتر احمدی‌نژاد ، 10 / 3 / 88 )

 

- جشن افتتاحیه میلیاردی در فرودگاه نیمه تمام امام خمینی در دولت اصلاحات

500 هزار یورو + 936 میلیون و 330 هزار تومان :

-         500 هزار یورو چادر مراسم افتتاحیه

-         40 میلیون و 720 هزار تومان بابت پوشش مطبوعاتی

-         23 میلیون و 600 هزار تومان بابت طراحی و ساخت تیزرهای تبلیغاتی

-         119 میلیون و 680 هزار تومان بابت پخش تیزر تبلیغاتی

-         24 میلیون و 912 هزار تومان بابت صبحانه و نهار و شام نیروی حفاظتی و امنیتی

-         25 میلیون تومان بابت ضیافت شام و تدارکات

-         115 میلیون تومان و 432 هزار تومان بابت نهار

-         36 میلیون تومان بابت تأمین لباس و پتو و بادگیر

-          بیش از 100 میلیون تومان بابت تأمین نیروی انسانی

-         3 میلیون و 68 هزار تومان بابت کارشناسی فرودخوش

-         4 میلیون و 130 هزار تومان بابت عکسبرداری صنعتی

-         13 میلیون و 570 هزار تومان بابت تهیه انتقال تصویر از عملیات فرود

-         39 میلیون و 530 هزار تومان بابت فیلمبرداری همزمان و دی وی دی

-         24 میلیون و 780 هزار تومان بابت فیلم و کلیپ مهمانان

-         11 میلیون و 729 هزار تومان بابت پلاکارد اطلاع رسانی

-         38 میلیون و 114 هزار تومان بابت گل مسیر مراسم

-         37 میلیون و 344 هزار تومان بابت صورت حساب هتل

-         8 میلیون و 189 هزار تومان جهت مهیا نمودن پلاسما سالن

-         80 میلیون و 476 هزار تومان جهت دکوراسیون مراسم 

-         8 میلیون و 360 هزار تومان جهت مولتی مدیای فرودگاه

-         4 میلیون و 720 هزار تومان برای مستندسازی مراسم

-         10 میلیون و 549 هزار تومان بابت اجاره دستگاه ترجمه

-         44 میلیون و 946 هزار تومان بابت اجاره خودروها

-         یک میلیون و 966 هزار تومان برای طرح لگوی فرود خوش

-         38 میلیون و 299 هزار تومان بابت "سی،آی،پی" و "وی،آی،پی" ( تشریفات )

-         11 میلیون و 800 هزار تومان برای صدا و صوت سالن مراسم

-         11 میلیون و 800 هزار تومان برای نور سالن

-         2 میلیون و 621 هزار تومان بابت لوح یادبود

-         23 میلیون و 600 هزار تومان برای اجاره صندلی مراسم

-         12 میلیون و 980 هزار تومان جهت مهیا نمودن تابلوی فلکسی فیس

-         10 میلیون و 738 هزار تومان بابت ارکستر سمفونیک

( خبرگزاری مهر ، فروردین 83 )  


بالاخره چکار کنیم ؟

حمایت یا عدم حمایت؟!

1-  «... ما آمادگى شرکت کردن در یک نیروى مسلح براى مبارزه با اسراییل را داریم. . . ما بارها اعلام کرده ایم که حاضریم در جنوب لبنان و در مرزهاى سرزمین هاى اشغال شده فلسطین حضورفعال مسلحانه، عینى و مادى علیه اسراییل داشته باشیم... اخیراً ما با تکیه بر نیروهاى مردمى در لبنان فکر مى کنیم که براى مبارزه با اسراییل پایگاه هاى موثر و قوى را کم کم در منطقه پیداکنیم. . . ما از ابتدا اعلام کردیم که به نفت به عنوان یک سلاح سیاسى نگاه مى کنیم و اعتقاد داریم که اگر در جهان اسلام کنترل شیرهاى نفت در دست مسلمان ها باشد و اگر مکتب اسلام باز یا بسته شدن این شیرها را تعیین بکند،ما قادر خواهیم بود که استکبار جهانى را به زانو درآوریم و به اسراییل ضربه وارد کرده و نابودش سازیم.» 

(اظهارات مهندس موسوى در بحبوحه شرایط جنگى و مشکلات اقتصادى مجله پیام انقلاب مورخ 3 / 11 / 1360 )

 

2- « هیچ کس نمی‌تواند به دنبال استقلال، آزادی و مقاومت در برابر ظلم باشد، اما با ملت فلسطین احساس همبستگی نکند. سرنوشت منطقه ما با سرنوشت مبارزه فلسطینی‌ها گره خورده و هیچ خاورمیانه‌ای و مسلمانی نیست که اطلاعات و احساسی نسبت به این مبارزه نداشته باشد و از ارتباط آن با سرنوشت ملت‌های اسلامی بی‌‏خبر باشد »

( اظهارات موسوی - خبرگزاری انتخاب ، دی ماه 1387)   

 

3- «ما زمانى مى توانیم از برادران لبنانى و فلسطینى مان حمایت کنیم که خود قوى باشیم»

( نطق تلویزیونی میرحسین موسوی ، 1 / 3 / 88 )

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                        

افشاگری !

 1- درباره ممنوع التصویر بودن مهندس موسوی در سیمای جمهوری اسلامی ایران باید پرسید :

الف: ایشان طی 20 سال گذشته کدام اقدام قابل توجهی را انجام داده است که بایستی خبر آن در تلویزیون به تصویر کشیده می شد؟!

ب: تمام روزنامه های زنجیره ای و بسیاری از سایت های اینترنتی و خبرگزاری ها در اختیار حزب و گروه ایشان بود. بنابراین چرا در هیچ یک از این رسانه ها کمترین اثری از ایشان نبوده است؟!

 

2- در حالی که استقبال با شکوه مردم از آقای احمدی نژاد علاوه بر قدردانی از رئیس جمهور مردمی خود، نشانه دلبستگی ملت به نظام اسلامی است، بنابراین جناب آقای موسوی باید توضیح بدهد که:

الف: چرا به شعور و حیثیت مردم اهانت می کند و به آنان اتهام می زند که برای استقبال از رئیس جمهور خویش پول دریافت کرده اند؟!

ب: آقای موسوی ادعا کرده است که مردم را با فرستادن ماشین به محل استقبال از رئیس جمهور آورده اند! و بدیهی است که برای این اتهام واهی سندی ندارند. ولی 2/3/88- سایت کلمه که متعلق به موسوی است، مبدأ و محل استقرار اتوبوس ها را برای شرکت در میتینگ انتخاباتی آقای موسوی و خاتمی در استادیوم آزادی اعلام کرده است و معلوم نیست آقای موسوی این تناقض در گفتار و کردار خود را چگونه توجیه می کند؟!

 

3- در حالی که چند کشور آمریکای لاتین به علت تغییر استراتژی قبلی و خروج از وابستگی آمریکا، به سوی ایران اسلامی دست دوستی و همراهی دراز کرده اند و روابط ما با این کشورها باعث ایجاد یک بازار اقتصادی بزرگ برای کالاهای ایرانی شده است. کاش آقای مهندس موسوی پاسخ می داد که :

الف – تحلیل ایشان از سخنانشان در نطق تلویزیونی مبنی بر اینکه «موقعی می توانیم دست دراز کنیم تا در آمریکای لاتین فعال باشیم که در رابطه با همسایه های عزیز خود که جای پای محکمی داریم و مذهب و بازارهای مشترکی با ما دارند فعال شده باشیم»! چیست ؟

ب - مگر دولت نهم با همسایگان خود سر جنگ و ستیز داشته است که آقای موسوی به همکاری با آنها توصیه می فرمایند؟! مگر جز این است که ایران اسلامی در دولت نهم بیشترین روابط - البته عزتمندانه- را با همسایگان خود برقرار کرده است ؟

ج_ رفت و آمد پی در پی آقای خاتمی به فرانسه و برخی دیگر از کشورهای اروپایی غیر از صدور قطعنامه ضدایرانی و کارشکنی آنها در برنامه هسته ای ایران چه دستاوردی داشته است؟!

                                                                                                                                     

4- آقای مهندس موسوی درباره فلسطین می گوید «ما موقعی می توانیم از آرمان های فلسطین دفاع کنیم که خودمان قوی باشیم.»

الف- درباره احساس خطر آقای موسوی نیز جای این سوال هست که چرا مدعیان اصلاحات با آمریکا و اسرائیل و کلان سرمایه داران و مفسدان اقتصادی در احساس خطر از دولت کنونی اشتراک نظر دارند؟!

ب- آیا جناب موسوی نمی داند که دو خط آبی در پرچم رژیم صهیونیستی به نشانه از نیل تا فرات است؟! بنابراین مردم فلسطین به نمایندگی از تمامی کشورهای منطقه با اسرائیل درگیر هستند و نه فقط حمایت از آرمان فلسطین بلکه همه گونه کمک به مقاومت، کمترین هزینه ای است که کشورهای منطقه بایستی برای حفظ امنیت خود بپردازند و نه صدقه! به مردم فلسطین 

( حسین شریعتمداری مدیرمسئول موسسه کیهان در واکنش به اظهارات موسوی: سایت برنا )

 

ما نمی توانیم !

رئیس ستاد مردمی حمایت از موسوی: من در این‌جا اعلام می‌کنم که همان‌طور که آمریکا بدون ما در منطقه هیچ کاری نمی‌تواند بکند، ما هم بدون آمریکا هیچ کاری نمی‌توانیم بکنیم.

( در جلسه آغاز به کار ستاد حامیان مردمی مهندس میرحسین موسوی در ساختمانی تازه ساز و مجلل در خیابان ملاصدرا ، 31 / 2/ 88 )

 

تندتر از مشائی !

سهیلا جلودارزاده نماینده مجلس ششم و حامی میرحسین موسوی: ما با تمام کشورها به جز اسرائیل به دلایل عقیدتی رابطه خواهیم داشت... البته اگر سیاست زیرکانه در پیش گرفته شود، حتی شاید با اسرائیل نیز بتوان در مسائلی همکاری کرد.

( جلسه آغاز به کار ستاد حامیان مردمی مهندس میرحسین موسوی در ساختمانی تازه ساز و مجلل در خیابان ملاصدرا ، 31 / 2 / 88 )

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                    

سؤال !

1- جناب آقای مرعشی هنگامی که احمد نژاد در اجلاس ژنو شرکت کرد و آن حماسه را آفرید، شما دوباره مغرضانه دست به کار شدید و گفتید احمدی‌نژاد نماد ملی مردم ایران است و حضور وی در این اجلاس آبروی ملت ایران را برد. اگربه قول خودتان رئیس جمهور نماد یک ملت است، پس چرا شما خودتان دائماً به ملت ایران توهین می کنید؟

2- شما در سخنان خود گفته اید که به آقای ناطق نوری یک ریاست جمهوری بدهکارهستیم، آقای مرعشی مگر شما قیم مردم هستید که اینگونه سخن می گویید؟ مگر ریاست جمهوری ارث پدری شما و امثال شماست که اینگونه بذل و بخشش می کنید؟

3- آقای مرعشی لطفاً درباره مدرک خودتان توضیح بدهید آیا درست است که شما با مدرک دیپلم ، مسئول دفتر رئیس جمهور در زمان آقای هاشمی و با مدرک لیسانس معاون رئیس جمهور در زمان خاتمی بودید؟!

( سؤالات دانشجویان دانشگاه ملایر در جلسه پرسش و پاسخ انتخاباتی با  حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران ، سایت رجا نیوز )

                                                                                                                                                 

کمی منصف !

در بعضی جاها از احمدی نژاد خوشم می آید که صادقانه و صریح حرف خود را می‌زند حال چه تند باشد چه انتقادی و متولی حرف خودش است.

شما در حمایت از احمدی‌نژاد فقط می‌توانید بگویید که احمدی نژاد در نظام اقتصادی یک توقف ایجاد کرد تا روابطش در روند رو به سقوط اقتصاد بین المللی مشخص شود و این کار تا حدی درست است و این به خاطر جسارت شخص احمدی نژاد است.

( شمس الواعظین روزنامه نگار اصلاح طلب در مناظره با داوری )

  

تناقض در ادعاهای دوستان !

یکی از کارشناسان هسته ای می گوید 200 هزار سانتریفوژ برای غنی سازی لازم داریم درحالی که اگر ما 10 هزار سانتیرفوژ داشته باشیم تا این مقدار فاصله زیادی داریم پس بهتر است کار غنی سازی را در کشورهایی چون استرالیا انجام دهیم نه در داخل کشور.

( شهسوار نماینده میرحسین در مناظره ای در  دانشگاه فردوسی مشهد )