کارنامه اصلاحات

اندر حکایت سفرهای استانی دولت اصلاحات

بابک داد نویسنده کتاب " صد روز با خاتمی " در سایت خود با مرور خاطرات خویش مربوط به دوران خبرنگاری اش می نویسد : در اولین مسافرتم در تیم همراه رئیس جمهور به استان زادگاه مادرم " لرستان " رفتیم ، استانی فوق العاده غنی اما فوق العاده فقیر ! بعد از بازگشت از سفر ، اولین " سفرنامه " را نوشتم .

در آن سفرنامه یک صحنه را شرح دادم که درست زیر جایگاه سخنرانی رئیس جمهور خاتمی دیده بودم ! هیأت همراه و شخصیت ها و کارکنان نهاد ریاست جمهوری ، " زیر جایگاه " در حال خوردن انواع شیرینی و میوه و آبمیوه و نوشابه بودند و آنسوی فنس های مستحکم ، زنان و کودکان اهل " درود " زیر آفتاب سوزان ، گوش به سخنان خاتمی درباره عدالت و کرامت انسانی سپرده بودند و چشمشان هم به این " بخور بخور بود " 

 

روشنفکر یا مقام دولتی !

- تیم اقتصادی خاتمی کارگزارانی ، تیم مطبوعاتی وی مشارکتی و تیم مدیریتی وی از گرایش چپ سنتی بود

- خاتمی با نقد سیاست تعدیل اقتصادی رأی جمع کرده بود ، اما همان مدیران اقتصادی را حفظ کرد.

- خاتمی در عرصه مطبوعاتی تا عرش روشنفکری می تاخت منتها با طرح بحث های انتزاعی در دوره مطبوعاتی خاتمی ، اصلاح طلبان داخل حاکمیت در عرصه ذهن ، کربلا را نتیجه کشتار جنگ بدر دانستند . علیه خدا تظاهرات را آزاد می دانستند.

- خاتمی در هشت سال ریاست جمهوری در سخنرانیهای گوناگون در کلیات تاخت ، اتمسفرسازی فرهنگی کرد ، کلی گویی کرد اما کلی نگری نداشت.

- خاتمی می خواست در مقام یک مدیر اجرایی ، نقش یک روشنفکر و مصلح اجتماعی آگاهی بخش را اجرا کند ، از همین رو در کلی گویی و نظر عام تئوریک به شدت می تاخت و به جلو می رفت .

- در مجموع خاتمی در مقام یک مهندس اجرایی ، دکترین ارائه می داد و در زمان اجرا از حداقل های توانایی و اختیار اجرا محروم بود .

( به قلم تقی رحمانی در روزنامه کارگزاران ، 12/4/87 )

 

از لایحه افزایش اختیارات مصدق تا لایحه افزایش اختیارات خاتمی !

مصدق در دورانی که نماینده مجلس بود با لایحه افزایش اختیارات چند تن از وزرا به شدت مخالفت کرد و آن را سلب آزادی نمایندگان ، دخالت قوه مجریه در قوای دیگر و مقدمه دیکتاتوری نامید ؛ اما در عین حال ( در دوران نخست وزیری خود ) در تابستان سال 1331 در حالی که مردم به اقدامات اصلاحی دولت برای مقابله با فقر ، مبارزه با ناامنی ، بهبود معیشت و سامان دادن به اوضاع نابسامان اقتصادی کشور چشم دوخته بودند ، دکتر مصدق لایحه افزایش اختیارات خود را به مجلس ارائه کرد . مصدق در این لایحه از مجلس خواسته بود که اختیارات دخالت در تصمیمات قوه قضاییه و مقننه به او سپرده شود .

چند ماه بعد کودتای 28 مرداد انجام پذیرفت و " کرومیت روزولت " از بی توجهی مصدق به مشکلات مردم ، ناامنی اجتماعی و بی کفایتی دولت در مقابله با اراذل و اوباش به عنوان بهانه و زمینه ای مناسب برای انجام این کودتای آمریکایی بهره گرفت .

حال جای این سؤال است که آیا ابتدایی ترین هدف تحمیل کنندگان لایحه افزایش اختیارات رئیس جمهورری در دولت اصلاحات ، ارائه چهره ای متمایل به دیکتاتوری از آقای خاتمی نبود؟ پس معنا و مفهوم آن چه بود ؟

آیا هدف اصلی از این سناریو ، زمینه سازی برای دخالت بیگانگانی که پشت مرزهای کشور به کمین نشسته بودند ، نبود ؟

چرا هیچ یک از حقوقدانان مدعی طرفداری از رئیس جمهور جرأت حمایت از لایحه مزبور و یا حضور در یک مناظره برای پشتیبانی از آن را نداشتند ؟

چرا دیکتاتوری است ؟

نظر مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان درباره لایحه افزایش اختیارات ریاست جمهوری

با توجه با اصل 113 قانون اساسی ، ریاست جمهوری مسئول اجرای قانون اساسی است ، نه ناظر بر حسن اجرا و این ماده از لایحه خلاف قانون اساسی از جمله اصل 113 است.

- تشکیل هیئت پیگیری و نظارت بر اجرای قانون اساسی توسط رئیس جمهوری نیز مغایر اصل 113 قانون اساسی شناخته می شود و علاوه بر آن اصول متعددی از قانون اساسی به ویژه اصولی که در باب حق نظارت قوه مقننه ، قوه قضائیه و شورای نگهبان است ، مخالف است .

- همه دستگاههای حکومتی موظف به همکاری با هیئت منصوب از سوی رئیس جمهور شده اند که چون شامل دستگاه های حکومتی که زیر نظر ولایت فقیه هستن می شود ، مغایر اصل 110 قانون اساسی است و از نظر شرعی نیز باید مورد توجه قرار گیرد .

- اگر رئیس جمهوری بخواهد تشکیلاتی را صرفاً برای پیشبرد برنامه های خود در کابینه ایجاد کند باید از ترکیب برخی از وزیران استفاده کند ، اما در این لایحه تشکیلاتی جدا از تشکیلات قوه مجریه در نظر گرفته شده و این نکته خلاف قانون اساسی است.

نمایندگان مجلس و دولت را نیز در ترکیب این تشکیلات قرار داده اند که خلاف وظایف ذاتی دولت و مجلس است .

( کیهان ، 1 / 2 / 82 )

 

عامل قتل های زنجیره ای که بود !

موضوع قتل های زنجیره ای هیچ ارتباطی به سعید امامی نداشت و در کیفر خواست هم نامی از سعید امامی نیامد ، عامل اصلی قتل ها فردی به نام موسوی از نیروهای دوم خردادی در وزارت اطلاعات بود .

 آقای خاتمی – پیش از آن - طی حضوری در وزارت اطلاعات گفته بود که موسوی از ذخایر ما در این وزارتخانه است که بعد هم آقای موسوی معاون امنیتی شد و سعید امامی استعفا داد .

پس از آغاز رسیدگی به موضوع قتل های زنجیره ای گروهی برای بازجویی معین شدند که از وابستگان به دوم خردادی ها بودند و پرونده را به خطا بردند .

( حسینیان در جمع دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی درزمان تبلیغات انتخابات مجلس هشتم )

 

تشنج آفرینی در دانشگاهها

تشنج در دانشگاه علم و صنعت

نشست غیرقانونی تاج زاده و ابراهیم یزدی با هماهنگی محمد تقی صالحی سرپرست دانشگاه و بدون رعایت تشریفات اخذ مجوز از شورای فرهنگی دانشگاه برگزار شد .

- تعدادی از دانشجویان مخالف حضور غیرقانونی عناصر گروهکی به محیط تحصیل خود ، در اقدامی غیرمنطقی که مشکوک به نظر می رسید پس از آنکه در مذاکره با سرپرست دانشگاه به نتیجه نرسیدند وی را تحت الحفظ از محل دانشگاه در میدان الغدیر به مقابل ساختمان وزارت علوم در خیابان استاد نجات اللهی منتقل کردند تا اصطلاحاً مدیر خاطی را تحویل مقامات آن وزارتخانه دهند .

- به دنبال این رویداد عناصر گروهکی ، به سبک اوباش خیابانی به دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه حمله کرده و ضمن شکستن در ورودی این محل و ورود به آن ، بعضی اموال بیت المال را با میلگرد و چماق منهدم ساختند و بعضی دیگر را به غارت بردند .

- اظهارات دانشجویان نشان می دهد که جریان ناکام در دو انتخابات قبلی ( شورای شهر و مجلس هفتم ) درصدد دوقطبی کردن دانشگاه و تولید وقایع سالهای 76 و 77 هستند .

علی تعاونی معاون استانداری تهران به ایسنا گفت : عوامل اصلی تشنج ، گردانندگان دو نشریه آرمان و دیوار هستند که طی ماه های گذشته ضمن ترویج ابتذال اخلاقی ، به انتشار تفکرات ضد دینی پرداختند و از جمله به اندیشه شیعه درباره امام زمان ( عج ) اهانت کردند .

(کیهان ، 12 / 8 / 83 )

 

اندر معانی خشونت طلبی و زنده باد مخالف من ؟!

بخش افراطی جبهه دوم خرداد که هدایت اصلی این جبهه را در دست داشت بعد از به قدرت رسیدن با دستپاچگی به مقابله با خط امام ( ره ) و مبانی ارزشی و انقلابی نظام پرداخت ، تا آنجا که آشکارا ، شهادت را خشونت طلبی نامید ، اسلام را برای اداره حکومت ناکارآمد معرفی کرد . از ضرورت استقلال کشور به عنوان یک توهم یاد کرد ، با شعار زنده باد مخالف من به ضد انقلابیون و مخالفان نظام میدان داد و در همان حال دلسوزان انقلاب را با مشاهده کمترین مخالفت ، به شدت قلع و قمع کرد . همراهی با دشمنان تابلو دار مردم و نظام را نیازمند مدرنیته نامید ، بر جدایی دین از سیاست تأکید ورزید ، نشانی خط انقلابی و مردمی امام راحل ( ره ) را در موزه تاریخ داد .